۱۳۸۵ شهریور ۲, پنجشنبه

بزرگترین تناقض فلسفی قرآن

بزرگترين تناقض فلسفی تازينامه (قرآن)

با مطالعه تازينامه و همچنين گذری در ميان متون مرجع و احکام اسلامی به تناقض آشکاری بر می خوريم که می توان از ان بعنوان بزرگترين تناقض فلسفی تازينامه ياد کرد. در همين راستا، ژول لابيوم J. Labeaume اسلام شناس قرن نوزدهم فرانسه در کتاب ارزنده "تجزيه تازينامه" ، به بيش از صد ايه مختلف اشاره می کند که پيرو ان، تمامی مسائل مربوط به انسان و جهان و کائنات از جمله اعمال و کردار انسان، تمامی سخنان و افکار، تولد و مرگ و بطبع طول عمر، احساسات درونی و ريزترين فعل و انفعالات مجموعه طبيعت و کهکشانها و حتی کوچکترينشان - همه و همه- توسط خداوند از پيش مشخص و تعيين شده و بطور دقيق در "لوح محفوظ" ثبت و نگهداری می شود. پس بدينسان، انسان عاری از قدرت تشخيص و انتخاب است.

اما در سوی ديگر، همين خداوند متعال در اياتی چند شديدن تهديد و تأکيد می کند که " انسان مسئول مستقيم اعمال خويش است و برای انانی که به راهی غير از انچه مقرر کرده ايم می روند اتشی سخت مهيا کرده ايم"(104 انعام، 15 جاثيه، 67 توبه، 51 اعراف، النجم 38 و 39(

و باز در کنار اين تناقض اشکار "يک بام و دو هوا"، می بينيم که در جای ديگر خداوند در اقدامی غير مترقبه اعلام می کند که "شيطان را مأمور گمراهی انسانها قرار داده است" (سبا؛ 21) در همين رابطه دکتر شجاع الدين شفا چنين متذکر می شود: " البته با همه گذشت قرون، هنوز بدين دو پرسش پاسخ قانع کننده ای داده نشده است که اگر خدا خودش به شيطان اجازه داده بود که مردمان را گمراه کند، گناه ادم و حوا که فريب اين شيطان را خوردند چه بود؟ و بفرض انهم که اين دو گناهکار بودند چرا بايد فرزندان نسل های بعدی انها بابت گناه اين پدر و مادر ساده لوح جواب پس بدهند؟".(تولدی ديگر؛ 388) حال با توجه و بر مبنای چنين چند گانگی هائی، چگونه می توان جايگاه "جبر" و "اختيار" را در فلسفه دين اسلام از هم تفکيک کرد؟!

اگر انسان "مختار" است، پس منظور از تأکيدهای مکرر تازينامه برای "از پيش تعيين شده بودن" همه چيز و وجود نوعی مرکز بايگانی بنام "لوح محفوظ" و اصولن "فلسفه تقدير" چيست؟ اگر انسان "اجبار" داشته و در حوزه ای غير اختياری می زيد، پس ديگر تدارک مکانهايي بنام "بهشت" و "جهنم" بمنظور پاداش و جزای اعمال انسان در چيست؟! و اصولن سنجش اعمال انسان بر چه مبنايي انجام می گردد و اين سنجش در حياتی کاملن مشخص و از پيش تعيين شده چه کاربردی دارد؟!

اين تضاد عميق سالهاست که از سوی منتقدين به پرسش گرفته شده، بدون انکه هيچيک از علمای مذهبی تا کنون توانسته باشد پا سخی درخور بدان بدهد. علمای مذهبی- خصوصن روشنفکران مذهبی- نيک می دانند که پاسخگويي به چنين پرسشی مستلزم ناديده گرفتن اصول اساسی و مسلم دين اسلام است- که طی ان دکانداری دين در هر جا به فراخور زمان حکمی از استين بيرون می اورد-، بنابراين انان با پيچاندن صورت مسئله و با طرح سئوالاتی ديگر به عوض جواب، عملن از پاسخگويي طفره می روند. اين شانه خالی کردن از پرسشهای خردگرايان و فرار از پاسخ دهی با مطرح کردن حکم کليشه ای "در کار خدا و رسولش مداخله نکنيد" به منظور به بن بست رساندن پرسش و خاموش کردن عقل نقاد پرسشگر، - با وجود ريشه ای کهن - تحقيقن نتوانسته و نخواهد توانست انسان خردگرا و کاوشگر را قانع کند، زيرا رشد علم در عصر حاضر و تکاپوی بی وقفه انسان در راه برون رفت از خيل مشگلاتی که بشر تاريخن بدان گرفتار امده، خودبخود اصول پوسيده مذهبی را به چالش جدی گرفته و نياز به شفافيت باورهای انسانی را دو چندان کرده است
.

۲۴ نظر:

ناشناس گفت...

آقا حرفات خیلی با حال بود!!!
کلی خندیدیم!!
واقعا ان حرفارو میگی یا خودتو زدی به نفهمی!؟!؟
کی گفته تا حالا علما به این شبهه پاسخ ندادن!؟
تو اصلا تحقیق کردی که به این سرعت اومدی نتیجه گرفتی!؟
برو 1 ذره تحقیق کن عزیز من!
علما به شبهه های گنده تر از اینا جواب دادن.
چی میگی؟!؟؟!!؟

ناشناس گفت...

Salam,
agha ta alan koja boodi to vaghean gol kashti. montazer boodam daneshmandi mesle to biad va mano az daste eslam nejat bede. qoran khodesh neveshte ke namaz nakhoonin hala chera hey akhoonda migan namaz bekhoonin.
rasti, ye soal daram to pedare pedar bozorgeto didi? chand nafar az chand miliard dame ru zamino didi?
to ke nmikhai mosalmoon beshi in hame cherto pert gofatn nemikhad rahat mesle kheilia migi hichi hamashoon dorooghan va miri donbale karet.
vaghean khande dar bood, agha bayad behet nobel bedan.

ناشناس گفت...

سلام
با اینکه راه زندگی ما ازطرف خدا مانند چندراه مشخصه اما در نهایت این خودآدمه که راهشو انتخاب می کنه.

ناشناس گفت...

با سلام خدمت دوست عزیزی که این مطالب و نوشتی میخواستم خدمت اون 2 نفر اولی که نظر دادن عرض کنم که خوب کونیای خواهر کسه شما ها که می خواید مسلمون باشید گوه میخورید میاید تو این سایتا این جا هم دست از سرمون بر نمیدارید حروم زاده ها

ناشناس گفت...

با سلام.
این سوالی که شما مطرح کرده اید به حدی ابتدایی و بچه گانه است که با قدری مطالعه در مورد مباحث دینی براحتی جواب آنرا پیدا می کنید. این سوال چندین سال پیش برای من هم مطرح شده بود که با خواندن کتاب انسان و سرنوشت نوشته اشتاد مطهری جواب آنرا به خوبی یافتم و از دینم لذت بردم.
ولی چیزی که در این میان مهم است این است که انسان قدری روشنفکری داشته باشد و در صورتی که سوالی برایش پیش آمد!!! به جای این که آنرا مغرضانه و از روی لجاجت مطرح کند قدری مطالعه کند.

ناشناس گفت...

سلام دوست عزیز
اگر در جستجوی حقیقتی بدون که تمامی این شبهاتی که جناب عالی مطرح کرده اید جواب داره
و اما جوابشون!
شما میتوانید برای دانستن جواب سوالاتتان به سایت www.porseman.org مراجعه کنید
همچنین دوست عزیز بدون که اگه یه نفر با حرفهای شما گمراه بشه ....
حالا تازه اگه اینا که شما میگید جواب دلشته باشه یا اصلا به قول شما نداشته باشه اعجاز های عددی قران رو چطور توجیه می کنید؟
sarasexy666l@gmail.com

ناشناس گفت...

با سلام
مشكل ما اينه كه چون نديديم حقيقت ره افسانه زديم.
شايد به نظر خودت كه نه اون كسايي كه اين حرفارو نوشتن و تو هم به تقليد از اونها اين حرفها رو تو سايتت گذاشتي خيلي عاقل و اهل تفكري.ولي بدون اين راه كه مي روي به تركستان است.
كمي مطالعه بد نيست.

ناشناس گفت...

" ذهن احمق مانند مردمک چشم است:هرچه نوربیشتری به آن بتابانید تنگ تر می شود"

اولیور وندل هولمز
آفرین بر شما تا الآن هیچ یک از علما به این مساله جواب ندادن، یعنی جوابی ندادن که با مغلطه در هم نیامیخته باشه کسایی که مدعی هستن جواب بیارن

ناشناس گفت...

سلام
در قران تناقض زیادی وجود داره
سوره الاعراف ایه 56 و یونس ایه 3 فرقان ایه 59 هو ایه 7 در قران امده است که خدا اسمان و زمین را در 6 روز ساخته است در صورتی که در سوره فصلت ایه 9 تا 12 امده است که در 10 روز افریده است..
در سوره نسا امده که زن و مرد برابر هستند ولی در ادامه این سوره می بینیم زنان در اسلام حکم برده را دارند.....
و در ایه 7 سوره بقره :خدا مهر بر دلها و پرده بر گوشها (و) چشمان ایشان نهاده که فهم حقایق و معارف الهی را نمی کنند و ایشان را هست عذابی سخت... وقتی خدا نمی خواهد کسی ایمان بیارد چرا برای انها عذابی سخت در نظر گفته است...
من واقعا این سوال برام بوجود امده که خدا به انسانهای (مردان) که شبانه روز در حال نماز و نیایش او هستند وعده بهشت داده است که در بهشت شما بهترین غذاها و خوراکی ها را دارید و 72 دختر باکره در اختیار شما قرار دارد.. آیا کسی که شبانه روز نماز و نیایش می کند برای این کار هایی است که در این دنیا از انها منع شده است...؟ ایا 72 زن باکره که به مردان زاهد خدا وعده داده شده است برای زنان چطور است....؟؟؟؟ اگر امکان داره جواب دهید...

ناشناس گفت...

doorood
harfat ghashang bood
vali mikham dar javab in agaha va ia khanoom begam ke ro che hesab edeaie motefaker boodan va motale mikonan ?
ghol midam ke hata onha ba hata ie ahle ketab ham bahs va goftegoo nakardan che berse ke bekhan ketbaie gonada ro bekhoonan
ie ketabi ke dar rade tazinameh khoondan ro began
hata esmhashoon ro ham nemidoonan
hala man in aghaioon va khanoomha ro be motalee davat mikonam
omidvaram zare zare share in mazhabe sheitani az sare ma kam beshe

ناشناس گفت...

salam
mamnoon az matene ghashanget
-----------------------------
hala ie soal az kasani ke mokhalef boodan
chera fekr mikonid chon shoma fekr kardin in rahie ke shoma entekhab kardin behtarin rahe va haghighati joz in nist
aia faghat shoma fekr darin?
aia ta be hal be chizi ke oono quran va bartarin ketab midoonin fekr kardin?
aia hichvaght be shak haie tan be andazie bavaretan ehteram mogozarid?
aia hargez anghadr ke maiel baraie rade dine va tafakore digaran hastin maiel be hata shak kardan be dine khod hastin?
va dar akhar(khod ra gool nazanin(va iekbar ham ke shode faghat dr peie javab va na goftan nabashid

ناشناس گفت...

در قران واسلام تناضات وقساوتها زیاد است مثلا بریدن دست دزد
اگر دست دزدی را بریدید یعنی او را معلول کرداید دیگر او نخواهد توانست کار بکند پول در بیاورد و فعالیتی انجام دهد حتی نمی تواند غذا بخورد یا وضو بگیرد قضای حاجت کند لباس بپوشد و....
این چه دینی است ؟؟
باز در قصاص نفس اگر کسی جان کسی را بگیرید حکمش قصاص به مرگ است
خوب چرا در مورددزد همین روش را اجرا نمی کنند وقصاص کارش را همچون عین عملش نمی کنند وهمان مقداری که دزدیه را از او بگیرند وقصاص مالش کنند نه قصاص دستش
2 در مورد دزدان بزرگ قرآن ساکت است ودر طول تاریخ بعد از اسلام بزرگترین دزدان همین عربها ومسلمانان قرآن خوان بودند که کشورهای همسایه خود را چاپیدند همانند ایران

ناشناس گفت...

سلام
وبلاگ
www.alcoran.blogsky.com

به ادرس :
www.alcorana.blogspot.com

نقل مکان کرد.موضوعات ممنوعه در اسلام

ناشناس گفت...

با سلام
موارد تناقض در قرآن زیاد است.به عنوان مثال:
در هر سه دین یهود،مسیح و اسلام ذکر شده که آفرینش در شش روز انجام شده.سوای تورات و انجیل در قرآن (سوره اعراف آیه 54، سوره یونس آیه 3، سوره هود آیه 7 و سوره فرقان آیه 59) به روشنی اعلام میشود که الله زمین و آسمانها را در 6 روز آفرید. اما در (سوره فصلت آیات 9-12) جمع روزهایی که الله بدانها اشاره میکند 8 روز است!و یا در جایی اعلام میکند که اجباری د پذیرفتن دین نیست و در جایی دیگر اعلام می کند که دین در نزد خداوند فقط اسلام است و هرکه غیر مسلمان باشد کافر است و همانطور که می دانید ریختن خون کافر در اسلام جایز است.
من در مورد ادیان مختلف مقاله ها و نظرات بسیاری را مطالعه کرده ام و به این نتیجه رسیدم(نظر شخصی) که تمامی ادیان به نوعی جهل را در خودشان نهادینه کرده اند. تنها دو دین یهودیت و اسلام مبلغ توحش و خونریزی در دنیا هستند و تنها دینی که شهوت رانی در آن بصورت نهادینه و قانون مند اشعاعه شده است ، اسلام است.
نقطه مشترک تمامی ادیان استفاده از مغلطه (چسباندن یک اصل غلط به اصول درست و درست جلوه دادن آن اصل غلط) است به عنوان مثال شما در مورد توحید(اصل درست) اجازه فکرکردن داری اما بعداز پذیرفتن توحید اجازه تفکر در مورد فروعات دین که بسیاری از آنان مانند خمس،زکات،حج برای پر کردن جیب اعراب و خلیفه و ...را نداری و باید تقلیدی بپذیری و حتی اجازه تفکر و تفحص در مورد آنان را نداری!(چسباندن اصول نا صحیح به یک اصل صحیح).
اگر مبلغین عقیده ایی به آن آیین اعتماد کامل داشته باشند، فضایی را ایجاد می کنند که هر کس عقاید و اعتقادات خود را بصورت شفاف بیان کند و ایشان رفع شبهه کنند و حال آنکه در هیچ حکومت مذهبی این فضا ایجاد نشده چون خود متولیان دینی بهتر از هر کسی به استثمار مذهبی خویش از مردم واقفند و در مناظرات اعتقادی همیشه یکتنه به قاضی رفته اند و راضی برگشته اند.


با تشکر از شما بخاطر ایجاد این فضا جهت ابراز عقاید شخصی.

space گفت...

سلام
جناب درباری آن به ظاهر تناقض که فرمودی که انسان بلاخره اختیار داره یا نه باید بگم که شما رادیو را فرض کنید که سازندش می دونه که امواج الکترومغناطیسی را دریافت میکنه ، دکمه روشنش کدامه ، چطوری فرکانسش عوض کنه و ... چون ساختتش ولی اگه به کسی که رادو را نمشناسه نشون بده ، آن چه فکر می کنه .... خدا هم انسان پیشرفته را ساخته (خلق کرده)پس می دونه به چی فکر می کنه ، چی می پوشه و با کی ازدواج می کنه و چطور می میره و ... پس لوح محفوظ از شناخته نه بی اختیاری بشر .
راستی آن رادیو و هر چیز دیکه را نیز خدا خلق کرده چون مواد اولیش از زمین خدا و انسان و هوش او نیز را خدا خلق کرده عزیز انسان اختیار داره در پذیرش اسلام وگرنه الان همه عالم مسلمان بودند . بهتره قبل از خوندن هر کتابی خود قرآن را کامل بخونی و بعد کتابهای دیگر را

ناشناس گفت...

سلام در مورد بریدن دست :
اگه آدم هنگام رانندگی یه لحظه خوابش ببره چی میشه ؟ ممکن بمیره یا مثلا فلج بشه . عزیز چرا باید انسان به خاطر یک اشتباه کوچک فلج بشه ولی وقتی دوزدی کرد (خلاف حرف خدا عمل کرد) چیزیش نشه تازه قطع انگشت با دست خیلی فرق می کنه .
معلم به شاگردش می گه اگه درس نخونی مردود می شی خودت می دونی اجبار نیست درس بخونی یا می تونی کارهای دیگه انجام بدی که نتیجه اش مردود است .مردود یعنی یه سال تکرار و عذاب و ...
اسلام یعنی تسلیم شدن در برابر خدا و عمل به حرفای خدا که این حرفا در قرآن است . فرض کنید شما
دانشجوی هستید و استاد گفته باید فلان پروژه راارائه بدی . شما فقط می تونی فکر کنی که چطور به جواب برسی تقریبا از هر راهی و با فکر خودت ولی نمی تونی اصل آنرا عوض کنی به خاطر اینکه نمره بگیری و رد نشی که دوباره مجبور بشی بگیریش .خدا میگه اسلام اینه و آزادی در پزیرش ، ولی وقتی پذیرفتی شرط رسیدن هدف این احکامه تازه خیلی از مسلمونا آخر به گناهند به اسم نیست که .

خشایار گفت...

بیشتر کسانیکه از هیچگونه بُردباری در برابر خُرده سنجی های (انتقادهای) بخردانه و کَرویزی (منطقی) از قرآن برخوردار نیستند و رم میکُنند، کسانی هَستند که پرده-ی سیاه باورهای دینی، ناخواسته چشم خَرَدِ آنها را پوشانده است.
سوای پارادُخش های (تناقض های) فلسفی قرآن که نوشتار بالا درباره-ی آنها بخوبی روشنگری کرده است، قرآن سرشار از پریشان گویی ها و آیه های سردرگُم بیشماری است که از یک سوی همدیگر را رد میکُنند که به زبان آخوندی آنها را «ناسخ و منسوخ» همدیگر گویند؛ و از سویی دیگر این آیه ها نه پیوندی باهم دارند و نه با آن سوره ای که در آن گُنجانده شده اند، همخوانی میکُنند. مُسلمانان خُشک سر (متعصب)، فرنود (دلیل) نابسامانی در آیه های قرآن را «علت نزول آیات» قرآن مینامند. ولی راستی این است که انگیزه-ی «نزول آیه های قرآن» چیزی نبوده است بجز نیاز محمد بن عبدالله برای پاسُخ گفتن به گرفتاری هایِ خودویژه (شخصی) و روزانه اش، بدون اینکه او در گُشایش گرفتاری هایش خود را پایبند به پاسداری از ارزش های مردمی و یک چهارچوب فرخویی (اخلاقی) بداند و یا اینکه هدف «رسالتش» را که «رستگاری و گُسترش دادگری» در میان هومنی (انسانیت) بوده است، زیر پا نگذارد.
همانگونه که در بالا آمد، یکی از «وَرچ های (معجزه های)» قرآن این است که سوره هایِ آن از آیه هایی ساخته شده اند که هیچ پیوندی باهم ندارند، زیرا الله با پرداختن به نهاده های (موضوع های) بدون پیوند باهم، از شاخه ای به شاخه ای دیگر میپرد، و بدون اینکه پیامش را در یک سوره به رسایی (کامل) به خواننده رسانده باشد، یک نهاده-ی (موضوع) دیگر را پی میگیرد و به افسانه ای دیگر میپردازد که هیچ پیوندی با آیه ها و نهاده-ی (موضوع) پیشین ندارد. و این بی سامانی در قرآن تنها نشانگر سردرگُمی گردآورندگان قرآن است [1] که نمیتوانستند آیه ها را با درنگریستن به زمان نزول آنها و پیام آنها بگونه ای در یک سوره گردآوری کُنند که به پریشانی خواننده دامن نزند. اگر قرآن سُخن پروردگار میبود و از پیش در «لوح محفوظ نگهداری میشُُد»، بیگمان پروردگار جهان میبایست بداند که چگونه به کار «هُنری »خودش سامان دهد تا گرفتار آسمان ریسمان کردن ها و پارادُخش گویی ها (تناقض گویی ها) نشود؛ و مفسرین و ماله کش هایِ قرآن ناگُزیر نشوند برای ویچاردن (توجیه کردن) پارادُخش هایِ (تناقض های) قرآن، در پی سده های گذشته سدها تفسیر قرآن به نگارش در آورند. از دیگر «وَرچ ها (معجزه های)» قرآن ناسخ و منسوخ بون دستورهای قرآن ست. برای نمونه، چگونه پروردگار جهان میتواند در یک سوره-ی مکی قرآن بگوید: «لکم دینکم ولی دین (هرکس دینش برای خودش) »، و به پیروانش سفارش کُند که:« بُت های بُت پرستان را گرامی دارند» [2]، ولی در سوره هایی که در مدینه آورده شُده اند، بگوید:«هرکس که به الله ایمان نیاورد گردنش را بزنید و دارایی و زن و بچه اش را هم به یغما ببرید»؟ بجز اینکه قرآن «کلام محمد» باشد و نه سخن پرودگار کیهان، همان رازی که دکتر سروش و اکبر گنجی به آن پی بُردند و در این پیوند روشنگری ها کردند و نَسک ها (کتاب ها) نگاشتند [3]، زیرا محمد در مکه از نیرویی برخوردار نبود که بخواهد بُت پرستان مکه را با گردن زدن و کُشتن و به یغما بردنِ ناموسشان بترساند ولی در مدینه او دارای چنین نیرویِ رزمی بود که بتواند سوره های قتلو قتلو بنگارد و بجای سفارش به آزادگی، دُرستکاری، راستگویی، آشتی و آسایش و نیکخواه ای برای مردم، پیام آور خونریزی، راهزنی، دُشمنی، دُروغ (تقیه)، فریب (مکر) [4] برده داری و گُسترش آن ها در جهان شود.
اکنون اگر پرده-یِ سیاه باورهای دینی چشم خَرَد مُسلمانان خُشک سر (متعصب) را نپوشیده باشد، میبایستی که به «علت نزول آیات» و پریشان گویی های قرآن پی بُرده باشند.

خشایار گفت...

درپایان گفته-ی آقای سپایس (space) که آدم را با رادیو سنجیده است، مغلطه ای بیش نیست، زیرا اگر چه رادیو بگونه ای ساخته شده است که هم با گرفتن ایستگاه رادیویی آهنگ هایِ مایکل جاکسون «گُناه کُند» و هم با گرفتن ایستگاه رادیوی قرآن و دعای مفاتیح الجنان «صواب کُند»، ولی خود رادیو در گرفتن این ایستگاه های رادیویی هیچ نقش نمیتواند داشته باشد، زیرا رادیو بدینسان برنامه ریزی نشده است که خودش بگونه-ی خودکار ایستگاه های دلپسندش را برگُزیند و «صواب» یا «گُناه» کُند، ولی آنچه که آدم را از جانوران ویچینِش میدهد (تمایز میدهد)، خَرَد آدمی و اراده-ی او در آزادی گُزینش است. اگر الله رادیو را ساخته باشد، و جای همگی پیج و مهره های آنرا بشناسد، ولی یک رادیو تنها به اراده-ی کسی کار میکند که آنرا روشن کُند تا ایستگاه رادیویی دلپسندش را بیابد، ولی هتا الله اگر از پیچ و مهره-ی درونی بدن آدم آگاه باشد، او زمانی میتواند سرنوشت فرجامین آدمی را از پیش بخواند که از پیش اراده-ی آزاد آدمی را از آو گرفته باشد و آن آدم تنها همانند یک دستگاه یا ماشین از پیش برنامه ریزی شده و بی اراده، به سوی بهشت یا دوزخ الله روان گردد؛ و پرده دری از این پارادُخش (تناقض) در اندیشه-ی الله پیام نوشتار بالاست.

یاداشت:

[1] قرآن در زمان عُثمان گردآوری شُد و او نیز بسیاری از سوره ها و آیه هایی را که به سود خاندان خودش نبودند از میان بُرد.

[2] آیه هایی که سپس تر محمد بن عبدالله برای ویچاردن (توجیه کردن) آنها، گفت که اهریمن از زبان او بیان داشته است.
[3] http://www.4shared.com/document/xu3ypG7c/__-__.html

[4] و مکرو مکرالله والله خیر الماکرین (الله برترین فریب دهندگان است).

خشایار گفت...

آقای سپایس (space)

در پاسخ به آقای سپایس آدم را با رادیو سنجیده است، باید بگویم که گفته شما مغلطه ای بیش نیست، زیرا اگر چه رادیو بگونه ای ساخته شده است که هم با گرفتن ایستگاه رادیویی آهنگ هایِ مایکل جاکسون «گُناه کُند» و هم با گرفتن ایستگاه رادیوی قرآن و دعای مفاتیح الجنان «صواب کُند»، ولی خود رادیو در گرفتن این ایستگاه های رادیویی هیچ نقش نمیتواند داشته باشد، زیرا رادیو بدینسان برنامه ریزی نشده است که خودش بگونه-ی خودکار ایستگاه های دلپسندش را برگُزیند و «صواب» یا «گُناه» کُند، ولی آنچه که آدم را از جانوران ویچینِش میدهد (تمایز میدهد)، خَرَد آدمی و اراده-ی او در آزادی گُزینش است. اگر الله رادیو را ساخته باشد، و جای همگی پیج و مهره های آنرا بشناسد، ولی یک رادیو تنها به اراده-ی کسی کار میکند که آنرا روشن کُند تا ایستگاه رادیویی دلپسندش را بیابد، ولی هتا الله اگر از پیچ و مهره-ی درونی بدن آدم آگاه باشد، او زمانی میتواند سرنوشت فرجامین آدمی را از پیش بخواند که از پیش اراده-ی آزاد آدمی را از آو گرفته باشد و آن آدم تنها همانند یک دستگاه یا ماشین از پیش برنامه ریزی شده و بی اراده، به سوی بهشت یا دوزخ الله روان گردد؛ و پرده دری از این پارادُخش (تناقض) در اندیشه-ی الله پیام نوشتار بالاست.

یاداشت:

[1] قرآن در زمان عُثمان گردآوری شُد و او نیز بسیاری از سوره ها و آیه هایی را که به سود خاندان خودش نبودند از میان بُرد.

[2] آیه هایی که سپس تر محمد بن عبدالله برای ویچاردن (توجیه کردن) آنها، گفت که اهریمن از زبان او بیان داشته است.
[3] http://www.4shared.com/document/xu3ypG7c/__-__.html

[4] و مکرو مکرالله والله خیر الماکرین (الله برترین فریب دهندگان است).

ناشناس گفت...

میبینم که اینقدر روشنفکر شدید که با اینکه فکرتون روشنه باز دارید اشتباه مسیر رو طی میکنید،
یک ضرب المثل چینی هست که میگه:
هر کس تو قبر خودش میخوابه 

یا بقول قران شما به دین خودتون ما هم به دین خودمون

یکم تحقیق هم خوبه !!!

ناشناس گفت...

هیچ کدام از اقایون به اصطلاح علما جوابی نداشتن چه تو کتاباشون چه زمانی که ازشون سوال میشه هر کسی هم که تحمل واقعیت رو نداره میتونه این مطالبو نخونه ممنون بابت روشنگری افرادی هم که فحش و ناسزا می دهند و وانمود میکنند هم عقیده ی ما هستند از خود این افراد هستند برای به اصطلاح بد نام کردن تفکر ما ترفندهاشونم مثل خودشون تاریخ مصرف گذشته و احمقانست با سپاس

ناشناس گفت...

صادق گفت...
آقا حرفات خیلی با حال بود!!!
کلی خندیدیم!!
واقعا ان حرفارو میگی یا خودتو زدی به نفهمی!؟!؟
کی گفته تا حالا علما به این شبهه پاسخ ندادن!؟
تو اصلا تحقیق کردی که به این سرعت اومدی نتیجه گرفتی!؟
برو 1 ذره تحقیق کن عزیز من!
علما به شبهه های گنده تر از اینا جواب دادن.
چی میگی؟!؟؟!!؟


جناب صادق
شما هر چی دستته اول بذار زمین برو ادب یاد بگیر که ارزنده ترین میراث پدر به فرزنده و بذار پدر راحت شن.
حالا بریم سر اصل مطلب
شما که به قول خودت 1ذره که نه خیلی ذره ذره تحقیق کردی و دود چراغ خوردی و علی عده فیوضات دارید چرا به جای جواب دادن منطقی به حرف این آقا استناد بی ربط و بی پایه میزنی؟
به شما پیشنهاد میکنم به جای جواب بی ربط یک مقدار از وقت گرانبهاتون رو شما به تحقیق اختصاص بدید و این مسائلی که این دوستمون گفت رو بررسی کنید.
استناد به قرآن لعلهم یعقلون.
در ضمن اگه چیزی برای گفتن ندارید ، بهتره وقت شریفتونو به مطالعه این مسائل پیش و پا افتاده و هرزگویی که این بنده خدا از روی نفهمی کرده تلف نکنید ، عقول جنابعالی و امثالهم به درد کارهای مهم دیگه ای که رو زمین مونده بیشتر میخوره.
فی الحال هم بهتره بری بخوابی ، البته جیش مسواک و بوس هم یادت نره.
از دوستمون هم که شروع کننده بحث بود معذرت خواهی میکنم اگر جسارتی شد.

khar گفت...

دین بزرگترین توهین به خداست،، آیا خالق این جهان (..می‌دانید که تاکنون ۵۰۰ میلیارد کهکشان کشف شده....) باید چنین سطح بیانی داشته باشد که به قول فردی مثل صادق، یه آدم معمولی‌ و بدون مطالعه بتونه از اون ایراد بگیره ؟ بی‌ دلیل نیست که هر کسی‌ خواست به این کتاب نزدیک بشه سرشو بریدن، چونکه نمیخوان قضیه روشن بشه. بی‌ دلیل نیست که اسلام علم نجوم و فلسفه را حرام کرده، در غیر این صورت هر کودکی میتواند در یابد که خالق چنین عظمت نمی‌تواند کلامی چنین داشته باشد. آقای صادق،، احتیاج به تحقیق نیست، ۵ بار قران را بخوان خودت می‌فهمی، ،، که قسم به همون کتابت که هنوز یک بار هم نخوانده ای.

قومی متفکرند اندر ر‌ه دین

قومی به گمان فتاده در راه یقین

میترسم از آنکه بانگ آید روزی

کی‌ بی‌خبران راه نه آن است و نه این

khar گفت...

دین بزرگترین توهین به خداست،، آیا خالق این جهان (..می‌دانید که تاکنون ۵۰۰ میلیارد کهکشان کشف شده....) باید چنین سطح بیانی داشته باشد که به قول فردی مثل صادق، یه آدم معمولی‌ و بدون مطالعه بتونه از اون ایراد بگیره ؟ بی‌ دلیل نیست که هر کسی‌ خواست به این کتاب نزدیک بشه سرشو بریدن، چونکه نمیخوان قضیه روشن بشه. بی‌ دلیل نیست که اسلام علم نجوم و فلسفه را حرام کرده، در غیر این صورت هر کودکی میتواند در یابد که خالق چنین عظمت نمی‌تواند کلامی چنین داشته باشد. آقای صادق،، احتیاج به تحقیق نیست، ۵ بار قران را بخوان خودت می‌فهمی، ،، که قسم به همون کتابت که هنوز یک بار هم نخوانده ای.

قومی متفکرند اندر ر‌ه دین

قومی به گمان فتاده در راه یقین

میترسم از آنکه بانگ آید روزی

کی‌ بی‌خبران راه نه آن است و نه این